عکس جدیدی از متین ستوده lزندگی نامه متین ستوده

متین ستوده تصویری جدید از خود منتشر کرد.
عکس جدیدی از متین ستوده lزندگی نامه متین ستوده

متین ستوده بازیگر سینما و تلویزیون کشئرمان ایران می باشد. متین ستوده تصویری جدید از خود منتشر کرد. متین ستوده در توضیح این عکس نوشت: متین ستوده (زادهٔ 22 اردیبهشت 1364) بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون اهل ایران است. از نقش‌آفرینی‌های او نیز، می‌توان به بازی در سریال لیسانسه‌ها، میکاییل، یادآوری و سرّ دلبران اشاره کرد.

دیگران چه می خوانند:

حواشی
متین ستوده در مهر 1398 و پس از آنکه پوشش او در اکران خصوصی فیلم سینمایی «مسخره‌باز» با واکنش برخی رسانه‌ها مواجه شد، به دادسرای ارشاد احضار شد. او در نهایت با قرار کفالت آزاد شد.

اما واکنش‌ها به پوشش مهمانان زن در آن مراسم تا آنجا پیش رفت که برخی نمایندگان مجلس، از احضار وزیر ارشاد ایران به مجلس برای پاسخگویی خبر دادند

شب آرامی بود

می‌روم در ایوان، تا بپرسم از خود

زندگی یعنی چه؟

مادرم سینی چایی در دست

گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من

خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا

لب پاشویه نشست

پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد

شعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین

با خودم می‌گفتم:

زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست

زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست

رود دنیا جاریست

زندگی، آبتنی کردن در این رود است

وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم

دست ما در کف این رود به دنبال چه می‌گردد؟

هیچ!

زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره‌ها می‌ماند

شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری

شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت

زندگی درک همین اکنون است

زندگی شوق رسیدن به همان

فردایی است، که نخواهد آمد

تو نه در دیروزی، و نه در فردایی

ظرف امروز، پر از بودن توست

شاید این خنده که امروز، دریغش کردی

آخرین فرصت همراهی با، امید است

زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک

به جا می‌ماند

زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ

زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود

زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر

زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ

زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق

زندگی، فهم نفهمیدن هاست

زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود

تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست

آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

فرصت بازی این پنجره را دریابیم

در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم

پرده از ساحت دل برگیریم

رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم

زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است

وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست

زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند

چای مادر، که مرا گرم نمود

نان خواهر، که به ماهی ها داد

زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم

زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت

زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست

لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست

من دلم می‌خواهد

قدر این خاطره را دریابیم

 

 

عکس جدیدی از متین ستوده lزندگی نامه متین ستوده

اخبار وبگردی:

آیا این خبر مفید بود؟