سحر ولدبیگی هنرپیشه سینما و تلویزیون ایران است. سحر ولدبیگی دختر مسعود ولد بیگی است. سحر ولدبیگی با نیما فلاح (بازیگر) ازدواج کرده است.سحر ولدبیگی و نیما فلاح در سریال «باغ سرهنگ»، با یکدیگر ایفای نقش کردند. سحر ولدبیگی در سریال های طنز بسیاری نقش های مختلف ایفا کرده است.
بیوگرافی سحر ولدبیگی
سحر ولدبیگی دارای مدرک دیپلم اداری بازرگانی از هنرستان شهید مدرس است. سحر ولدبیگی یک دوره بازیگری را در کارگاه آزاد بازیگری گذراند و پس از بازی در چند مجموعه تلویزیونی، با سریال «دختران» به شهرت رسید.
خانوادۀ سحر ولدبیگی
مسعود ولدبیگی پدر سحر ولدبیگی، بازیگر بود. ولدبیگی کار چهره پردازی را همراه با بازی در تئاتر از (1347) در تئاتر «جامعه باربد»، آغاز کرد. وی از سال (1349) با «عروس بیانکا» ساخته ی شاپور قریب وارد عرصه ی چهره پردازی در سینما شد.
مسعود ولدبیگی، نامزدی دریافت سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی از دوره ی بیست ودوم جشنواره ی فیلم فجر برای فیلم «دوئل» (1382)، سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی از یازدهمین دوره ی جشنواره ی فیلم فجر برای فیلم «از کرخه تا راین» (1371) و سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی از دوره ی نهم جشنواره ی فیلم فجر برای فیلم «پرده ی آخر» (1369)، را در کارنامه داشت. وی در سال 1400 فوت نمود.
ماجرای آشنایی تا ازدواج سحر ولد بیگی و نیما فلاح
سحر ولدبیگی و نیما فلاح دو بازیگر سینما و تلویزیون، 14 سالی است که زندگی مشترک خود را آغاز کرده اند
این موضوع به زمانی بازمی گردد که ما در مجموعه رستوران خانوادگی با هم کار می کردیم. به مرور زمان نوع نگاه ما به یکدیگر تغییر کرد و بیشتر همدیگر را زیر نظر گرفتیم. در آن کار نقش مقابل هم بودیم که در سریال همه خانواده تلاش می کردند تا با هم ازدواج کنیم ولی ما نمی پذیرفتیم.
جالب اینجاست که بعد از آن سریال این اتفاق به صورت واقعی افتاد و در 1/4/82 یعنی درست در روز تولدم با هم ازدواج کردیم. البته من و نیما اصراری نداشتیم که حتما جشن عروسی برگزار کنیم شاید در دوران بازیگری این اتفاق به صورت نمایشی بارها برای ما افتاده بود و این موضوع دیگر برای ما جذابیتی نداشت.
به نظرم در مراسم عروسی به تنها کسی که خوش نمی گذرد خود عروس و داماد است. برای همین خانواده ما نیز با این خواسته ما کنار آمدند و با یک مهمانی بسیار ساده خانوادگی زندگی مشترکمان را آغاز کردیم.
سحر:همسرم گنج زندگی من است.
نیما:همسرم سحر را هیچ وقت با کلام نتوانستم توصیف کنم.
آشنایی با همسر سحر ولدبیگی
نیما فلاح متولد 1351 تهران دارای مدرک کارشناسی گرافیک مطبوعاتی است او بازی در تلویزیون را با نقش دستیار درک (هنرا) در مجموعه طنز ساعت خوش به کارگردانی مهران مدیری آغاز کرد و پس از چند سال وقفه دوباره با مهران مدیری در برنامه جنگ 77 فعالیت بازیگری اش را ادامه داد.
بعضی نام ها و واژه ها هستند که به دنبال خودشان نام و واژه ای را به دنبال می آورند و به نوع همیشه در کنار هم معنا و وزن مناسب را پیدا می کنند. اگر به این دست عناوین ترکیبی از منظر اشخاص نگاه کنیم بعضی اسامی هم همیشه در کنار هم معنای دقیق تر و کامل تری دارند. «سحر ولدبیگی و نیما فلاح» یکی از همین ترکیب های خاص هستند که همیشه به زبان آوردن نام یکی از آنها مترادف با به ذهن آوردن نام آن دیگری است.
زوجی که همین تیرماه زندگی مشترک شان وارد سال چهاردهم خود می شود. بی حاشیه بودن و شادابی بارزترین وجه زندگی آنهاست. دو عاملی که به زندگی آنها در این سال ها قوام لازم را داده و باعث شده آن باور همیشگی «زندگی زوج های هنری دوام ندارد»، شکست سختی بخورد.
فیلم شناسی سحر ولدبیگی
مجموعه تلویزیونی
1394 قرعه برزو نیک نژاد شبکه سوم سیما
1393 در حاشیه مهران مدیری شبکه HD و شبکه سه
1392 باغ سرهنگ فلورا سام شبکه پنج
آب پریا مرضیه برومند شبکه دو
1391 مسیر انحرافی بهرنگ توفیقی شبکه سوم
1388 دارا و ندار مسعود ده نمکی شبکه تهران
گمشده (اپیزود دوم 1388) راما قویدل شبکه اول
ماه عسل شاهد احمدلو شبکه دو
1387 غیر محرمانه مسعود رسام
بلندگوهای افسانه ای محمد رحمانیان پخش ناتمام
1386 چارخونه سروش صحت شبکه سه
85–1384 زندگی به شرط خنده مهدی مظلومی
83–1382 نقطه چین مهران مدیری شبکه سه
1382 رانت خوار کوچک حسین سهیلی زاده شبکه پنج
82–1381 پاورچین مهران مدیری شبکه پنج
1381 پشت کنکوری ها پریسا بخت آور
1380 دختران
1379 پسرخاله ها
1378 عروسکی قلیدون
قصه های شهرک
1377 ب مثل بهار
1375 سلام زندگی
دورهمی مهران مدیری
فیلم سینمایی
مجرد 40 ساله (1393)
شهر موشها 2 (1393)
یک فراری از بگبو (1390)
خاله سوسکه (1388)
قلقلک (1384)
اگه میتونی منو بگیر (فیلم 1385) (1384)
ازدواج غیابی (1379)
ویدیویی خانگی
دامادی به نام صفر (1389)
رالی ایرانی (1391)
شوخی کردم مهران مدیری (1392)
سیگنال موجود است مهدی مظلومی (1394)
عطسه مهران مدیری (1394)
تله فیلم
من پلیس نیستم (1390)
چشماتو ببند (1389)
کادوی در به در (1388)
فرشته نزدیک است (1388)
سکه های شانس (1388)
قاتلین پیرمرد (1387)
0 دیدگاه