قتل یا آدم کشی به کشتن غیرقانونی انسانی توسط انسانی دیگر گفته می شود. اگر این کشتار با نیت قبلی صورت گرفته باشد قتل عمد است. قتل شبه عمد یک درجه خفیف تر از قتل عمد است و در سیستم قضایی ایران اگر قتل با نیت آسیب رساندن ولی نه کشتن صورت گرفته باشد شبه عمد محسوب می شود.
زنی در کمال خونسردی میایستد و زن دیگری از پشت سر ملحفه سفیدی به دور گردنش میاندازد و جانش را میگیرد این اتفاق تکاندهنده در اتاق شماره 3 یکی از بیمارستانهای روانی پایتخت رخ داد که 2 بیمار در آن بستری بودند.
حوالی ساعت 12 ظهر یکشنبه به قاضی محمد رضا صاحب جمعی، بازپرس ویژه قتل تهران خبر رسید که جنایتی در یکی از بیمارستانهای روانی پایتخت رخ داده است. تیم جنایی راهی محل حادثه شدند و در آنجا با جسد زنی حدودا 64ساله مواجه شدند که ملحفهای به دور گردنش پیچیده شده و بر اثر خفگی جانباخته بود. قاتل کسی جز هماتاقی او نبود که حدود 50سال داشت. هردوی آنها بیمار و بهدلیل مشکلات روحی و روانی از روز چهاردهم فروردین ماه در آن مرکز روانی بستری و هماتاق بودند.
یکی از کارکنان آنجا در تحقیقات گفت: دقایقی قبل یکی از بیماران سراسیمه نزد من آمد و گفت در اتاق شماره 3 اتفاق وحشتناکی افتاده است. بیمار میگفت یکی از زنان پارچهای به دور گردن زن دیگری پیچانده و در حال خفه کردن او است. پس از آنکه این جمله را شنیدم هراسان به سمت اتاق رفتم و آنجا بود که متوجه شدم گفتههای بیمار حقیقت دارد. اما دیگر کار از کار گذشته بود و با حضور پزشک معلوم شد که بیمار 64 ساله جانش را از دست داده است.
با دستور بازپرس جنایی تهران، تصاویر دوربین مداربسته اتاق شماره3 مورد بازبینی قرار گرفت. فیلم ثبت شده نشان میداد که در لحظه حادثه ابتدا مقتول در حال نوشیدن یک لیوان آب است و بعد لیوان را روی میز قرار میدهد. او و هماتاقیاش (قاتل) در حال صحبت با یکدیگر هستند و پس از دقایقی مقتول درحالیکه روی تخت نشسته از جایش بلند شده و میایستد. قاتل نیز با برداشتن ملحفهای از روی تخت، آن را دور گردن مقتول گره میزند و از دوطرف میکشد. عجیبتر اینکه در تمام مدت مقتول خونسرد میایستد و مقاومتی نمیکند. قاتل نیز بیآنکه لحظهای تردید کند، به کارش ادامه میدهد. درنهایت مقتول از نفس میافتد و قاتل به آرامی جسد او را روی زمین قرار میدهد.
این همه اتفاق عجیب و تکاندهندهای بود که روز یکشنبه 21فروردینماه رقم خورد. قاضی جنایی پس از بررسی فیلم به تحقیق از قاتل پرداخت و او گفت: چند روزی میشد که با مقتول هماتاقی بودم. روز حادثه سرگرم صحبت با یکدیگر شدیم که او پیشنهاد عجیبی به من داد. او رو به من گفت که تو شیطان هستی و بعد هم مدعی شد که دلش میخواهد در ماه مبارک رمضان به بهشت برود. او ادامه داد که اگر جانش را بگیرم او مستقیم به بهشت میرود. چون شک ندارد که من شیطان هستم. من هم کاری را انجام دادم که او از من خواسته بود و برای همین بود که مقتول در آن لحظه هیچ مقاومتی نکرد. با تکمیل تحقیقات، جسد مقتول به پزشکی قانونی انتقال یافت و متهم به قتل نیز برای بررسی سلامت روانی در اختیار متخصصان پزشکی قانونی قرار گرفت.
0 دیدگاه