محرک های جدید رشد در بازار صادرات کشاورزی روسیه

اهداف تعیین شده توسط رئیس جمهور فدراسیون روسیه برای افزایش صادرات محصولات کشاورزی تا سال 2030 با بهبود جذابیت سرمایه گذاری در مجتمع های کشت و صنعت و افزایش سهم محصولات صادراتی با ارزش بالا قابل دستیابی است.
محرک های جدید رشد در بازار صادرات کشاورزی روسیه

اهداف تعیین شده توسط رئیس جمهور فدراسیون روسیه برای افزایش صادرات محصولات کشاورزی تا سال 2030 با بهبود جذابیت سرمایه گذاری در مجتمع های کشت و صنعت و افزایش سهم محصولات صادراتی با ارزش بالا قابل دستیابی است. اما چگونه روسیه می تواند صادرات محصولات کشاورزی را به 70 میلیارد دلار افزایش دهد؟ صنعت کشاورزی روسیه با دستاوردهایی به سال 2024 نزدیک شد که گواه موفقیت های آشکار در توسعه این صنعت است. جایگزینی واردات برای مدت طولانی محرک اصلی رشد در مجموعه ملی کشت و صنعت بوده است . در نتیجه، در نیمه اول دهه 2020، اهداف امنیت غذایی تقریباً برای همه گروه‌های اصلی کالاهای اساسی برآورده شد. در سال های 2020-2021، برای اولین بار در تاریخ مدرن، روسیه به تراز تجاری مثبت برای محصولات کشاورزی و صنعتی دست یافت و در سال 2023، صادرات کشاورزی و صنعتی روسیه به سطح رکورد 43.5 میلیارد دلار رسید. اما در سال 2024 رئیس جمهور یک هدف استراتژیک جدید برای مجتمع های کشاورزی و صنعتی روسیه تعیین کرده است: افزایش صادرات به میزان 1.5 برابر نسبت به سطح 2021، که معادل 55 میلیارد دلار در سال است. اما حفظ ساختار محصول فعلی صادرات و اصول کلی مقررات صنعت، دستیابی به این هدف سخت را به خطر می اندازد. در عین حال، تمرکز مداوم صنعت و رگولاتوری بر بهبود ساختار سبد محصولات صادراتی، دستیابی به هزینه های ساختاری بهینه تولید، و رویکرد منطقی برای تضمین امنیت فناوری، افزایش پتانسیل صادراتی مجتمع های کشت و صنعت را به 65 تا 70 میلیارد دلار در سال ممکن می سازد. رشد بیشتر مجتمع کشاورزی-صنعتی روسیه عمدتاً با افزایش عرضه به بازارهای جهانی امکان پذیر است، بازاری که تولیدکنندگان کشاورزی روسیه با رقابت شدید قیمتی روبرو هستند. تا کنون هزینه های تولید داخلی برای غلات امکان رقابت موفق را فراهم نموده اما روسیه از تامین کنندگان عمده جهانی در تولید و زنجیره تامین پروتئین های حیوانی عقب مانده است. برای تحقق این امر، رویکردهای اساسی مدیریت توسعه مجتمع های کشت و صنعت باید دستخوش تغییرات زیر باشد:
•    با ایجاد "قهرمانان ملی یا تقویت بورژوازی غذایی ملی"  با قدرت بازاری کافی در بازارهای جهانی، میتوان به صرفه جویی در مقیاس دست یافت. البته ساختار آنها می تواند متفاوت باشد: مشاغل بزرگ کشاورزی(_مشابه JBS در برزیل)، تربیت نهادهای معامله گران بین المللی  ADM، Bunge، Cargill، Louis Dreyfus Company یا تعاونی ها  Copersucar، Coamo، ACA .
•    اطمینان از این واقعیت که تولیدکنندگان ملی کشاورزی به بهترین فناوری‌ها برای بهینه‌سازی هزینه‌های ساختاری دسترسی دارند - ژنتیک کارآمد (شامل محصولات تراریخته برای خوراک)، ورودی‌های پیشرفته (محصولات حفاظت از محصول، فناوری‌ها و تجهیزات کشاورزی).
•    ایجاد زیرساخت لجستیکی کافی برای صادرات و پرهیز از انحصار آن.
•    اطمینان از جذابیت سرمایه گذاری و سودآوری صنعت کشاورزی در شرایط مازاد ظرفیت ساختاری.
روسیه در بازار جهانی: صادرات زیاد، درآمد کم
امروزه روسیه یکی از تامین کنندگان پیشرو محصولات کشاورزی و صنعتی به بازارهای جهانی است. در سال 2023، این کشور از نظر حجم عرضه رتبه ششم، اما از نظر پولی با سهم بازار جهانی بیش از 2٪  تنها در رتبه هشتم قرار گرفت. این به دلیل آن است که روسیه دارای رکورد "پایین ترین قیمت ها به ازای هر تن صادرات " در بین رهبران غلات جهان  یعنی  حدود 600 دلار به ازای هر تن محصول صادراتی است. این بدان دلیل است که ساختار صادراتی رهبران ارزش جهانی تحت سلطه کالاهای اساسی با ارزش بالا و یا محصولات پایین دستی است. مثلا چین با رکورد (2100 دلار آمریکا) و اروپا (1400 دلار) با 40 تا 50 درصد صادرات محصولات بسیار فرآوری وتصفیه شده و محصولات B2C، پیشتازان از نظر قیمت به ازای هر تن صادراتی هستند. اروپا دارای بخش کشاورزی قوی است، اما درآمد اصلی صادرات آن از صادرات الکل تحت برندهای جهانی است. چین یک صنعت غذایی قوی ایجاد کرده است که مواد خام داخلی و وارداتی را برای مصرف داخلی و عرضه درون منطقه ای به کشورهای جنوب شرقی آسیا را فرآوری می کند. برای سایر تامین کنندگان جهانی، محصولات بسیار تصفیه شده و B2C به طور متوسط 15 تا 20 درصد صادرات را تشکیل می دهند. قیمت بالاتر هر تن به دلیل کالاهای با ارزش بالاتر نظیر پروتئین های حیوانی، روغن ها یا خوراک های اساسی، عمدتاً مشتقات سویا است.
توسعه صادرات: بازارهای هدف
پتانسیل صادرات روسیه به دو عامل بستگی دارد: دسترسی طولانی مدت به بازارهای جهانی برای شرکت های روسی و پیشرفت در دستیابی به اهداف امنیت غذایی در کشورها و مناطق مختلف. مناطق کلیدی برای توسعه صادرات روسیه بازارهای چین، MENA، دریا، هند و تا حدی جنوب صحرای آفریقا خواهد بود. به دلایل مختلف، بعید است که سایر مناطق کلان به محرک های اصلی رشد صادرات روسیه تبدیل شوند:
•    بازار کشورهای مستقل مشترک المنافع با محصولات کشاورزی روسیه که حدود 70 تا 80 درصد واردات را تشکیل می دهد، به اشباع نزدیک شده است. رشد بیشتر عرضه در نتیجه رشد جمعیت و مصرف خاص و همچنین از بین بردن رقابت در برخی محصولات امکان پذیر است، اما بازار کشورهای مستقل مشترک المنافع به اندازه کافی بزرگ نیست که رشد بلندمدت مجتمع های کشاورزی و صنعتی روسیه را تضمین کند.
•    آمریکای لاتین بزرگترین تامین کننده محصولات کشاورزی به بازار جهانی است، بنابراین صادرات از روسیه به محصولات خاص محدود می شود.
•    رشد میان مدت صادرات به بازارهای توسعه یافته در آمریکای شمالی، اروپا، آسیای توسعه یافته، استرالیا و اقیانوسیه توسط عوامل سیاسی، تجارت درون منطقه ای به خوبی توسعه یافته و واردات مقرون به صرفه از آمریکای لاتین محدود شده است.
بازار چین و روسیه
چین بزرگترین خریدار مواد غذایی در جهان است و سالانه بیش از 186 میلیارد دلار محصولات کشاورزی وارد می کند. روسیه تنها 3 درصد از واردات چین را به خود اختصاص می دهد که به این دلیل است که روسیه مقدار بسیار کمی از محصولات کشاورزی مورد نیاز چین را صادر می کند.
1.    کالاهای های اساسی مختلف بیشترین سهم واردات چین را به خود اختصاص داده اند - حدود 31 درصد یا 57 میلیارد دلار. سویا از برزیل، ایالات متحده آمریکا و آرژانتین در مجموع سالانه 45 میلیارد دلار، ذرت (ایالات متحده آمریکا و اوکراین تامین کنندگان اصلی هستند) - حدود 5.5 میلیارد دلار، ماهی و پودر استخوان (عمدتاً از پرو) - 2.4 میلیارد دلار، و جو و کنجاله - حدود به ترتیب 2.1 و 1.2 میلیارد دلار.
2.    پروتئین های حیوانی و لبنیات در رتبه دوم قرار دارند. در ساختار واردات حدود 15 میلیارد دلار گوشت گاو (60 درصد آمریکای لاتین)، 9 میلیارد دلار ماهی و غذاهای دریایی (عمدتا از روسیه و ویتنام)، حدود 9 میلیارد دلار گوشت خوک (از اسپانیا، برزیل و ... ایالات متحده آمریکا)، 4 میلیارد دلار طیور برزیل و آمریکای شمالی و 7 میلیارد دلار محصولات لبنی است که 50 درصد آن شیرخشک نیوزلند است. چین می‌تواند در میان مدت در زمینه گوشت خوک کاملاً خودکفا شود، اما واردات محدود برای تنوع و امنیت عرضه باقی خواهد ماند.
3.    واردات B2C   بیش از 11درصد یا 20 میلیارد دلار است که 5 میلیارد دلار غذای کودک و مواد غذایی مکمل کودک، 6 میلیارد دلار الکل و 2 میلیارد دلار شیرینی و شکلات است.
4.    واردات روغن های گیاهی بالغ بر 11 میلیارد دلار است که 40 درصد آن روغن پالم است، در حالی که روغن های دیگر از روسیه، اوکراین، کانادا، برزیل و آرژانتین وارد می شود.
5.    در حالی که هدف استراتژی  چین دستیابی به خودکفایی در غلات اصلی است، اما انتظار می رود واردات خوراک های اساسی طی دهه اینده افزایش یابد.در واقع سهم سه درصدی روسیه در واردات چین به دلیل محدود بودن سبد محصولات کشاورزی صادراتی است

بازار منا و روسیه
بازار MENA ظرفیتی در حدود 125 میلیارد دلار و ظرفیت بالقوه 130 تا 150 میلیارد دلار دارد. سهم روسیه در این بازار از 13 درصد فراتر نمی رود.
1.    مواد غذایی اصلی بیشترین سهم از واردات MENA را به خود اختصاص داده اند. حدود 23 درصد یا 29 میلیارد دلار است که 14 میلیارد دلار آن گندم (خرید از روسیه در مجموع 8 میلیارد دلار)، 5 میلیارد دلار شکر و ملاس و 5 میلیارد دلار دیگر برنج است که 80 درصد آن از هند و وارداتی است. 
2.    واردات خوراک اساسی حدود 22 میلیارد دلار است (حدود 12 درصد واردات از روسیه است). در واردات خوراک اساسی، ذرت 8 میلیارد دلار، سویا از برزیل و آمریکا حدود 7 میلیارد دلار، جو 3 میلیارد دلار و کنجاله سویا (عمدتا از آرژانتین) 2.5 میلیارد دلار وارد می شود.
3.    حدود 16 درصد واردات یا 19 میلیارد دلار، پروتئین حیوانی و محصولات لبنی، عمدتاً گوشت گاو (5 میلیارد دلار)، محصولات لبنی (4 میلیارد دلار)، مرغ (4 میلیارد دلار) است که بیش از دو سوم آن وارداتی از برزیل است. و ماهی (حدود 2 میلیارد دلار). روسیه در این بخش به خوبی حضور ندارد.
4.    علاوه بر این، این منطقه 16 میلیارد دلار روغن و دانه های روغنی وارد می کند که حدود 8 میلیارد دلار آن روغن پالم (عمدتاً از اندونزی و مالزی)، 2 میلیارد دلار روغن سویا (از آرژانتین و اسپانیا) و حدود 2 میلیارد دلار است. روغن آفتابگردان (از روسیه و اوکراین) است. این منطقه اساساً به واردات مواد غذایی وابسته خواهد بود، زیرا شرایط آب و هوایی برقراری تعادل بین تولید و مصرف جمعیت رو به رشد را در دراز مدت غیرممکن می کند.
بازار آسیای جنوب شرقی (SEA)و روسیه
SEA سالانه 100 میلیارد دلار غذا از سایر مناطق کلان وارد می کند که 22 میلیارد دلار آن توسط چین تامین می شود. روسیه عملاً در منطقه غایب است: سهم آن در واردات منطقه ای کمتر از 1٪ است.
1.    ساختار واردات منطقه تحت سلطه کالاهای اساسی است که حدود 20 درصد را تشکیل می دهد. کشورهای دریایی مصرف کنندگان عمده کنجاله سویا (7 میلیارد دلار، عمدتاً از آرژانتین و برزیل)، سویا (5 میلیارد دلار، از برزیل، ایالات متحده آمریکا و کانادا) و ذرت (4 میلیارد دلار، از آرژانتین و برزیل) هستند.
2.    این منطقه همچنین واردکننده عمده محصولات لبنی (عمدتاً پودر شیر از نیوزیلند به ارزش 6 میلیارد دلار در سال)، ماهی و غذاهای دریایی (5 میلیارد دلار، عمدتاً از چین)، گوشت گاو (4 میلیارد دلار، از هند، استرالیا، برزیل) است. ، و ایالات متحده آمریکا)، و گوشت خوک و مرغ (2 میلیارد دلار، از آمریکای لاتین و ایالات متحده آمریکا).
3.    واردات مواد غذایی اصلی حدود 17 میلیارد دلار است که بیش از نیمی از آن گندم (عمدتا از استرالیا)، حدود 3 میلیارد دلار شکر و ملاس و 2 میلیارد دلار برنج (عمدتاً از هند) است.
4.    چین 40 تا 60 درصد از واردات میوه، سبزیجات و محصولات B2C و 25 درصد از واردات محصولات بسیار تصفیه شده را به خود اختصاص داده است.
بازار جنوب صحرای آفریقا و روسیه
منطقه ای با واردات نسبتاً کم (43 میلیارد دلار). سهم روسیه 2 درصد است. مانع اصلی افزایش واردات، قدرت خرید پایین است.
1.    مواد غذایی اصلی 36 درصد از واردات منطقه (حدود 15 میلیارد دلار) را تشکیل می دهند: واردات برنج - بیش از 6 میلیارد دلار (عمدتا از دریا)، واردات گندم - حدود 5 میلیارد دلار (از روسیه، ایالات متحده آمریکا، فرانسه و کانادا).
2.    این منطقه حدود 2 میلیارد دلار مرغ وارد می کند که تامین کنندگان اصلی آن ایالات متحده آمریکا، برزیل و لهستان هستند. این منطقه تقریباً گوشت خوک و گاو وارد نمی کند.
3.    واردات روغن پالم جنوب صحرای آفریقا در مجموع حدود 5 میلیارد دلار است، در حالی که واردات روغن های دیگر ناچیز است.
4.    این منطقه با رشد کند واردات و قدرت خرید محدود مشخص می شود. علیرغم رشد سریع جمعیت، این منطقه واردات مواد غذایی را عمدتاً از طریق درآمدهای حاصل از صادرات مواد معدنی تامین می کند که پتانسیل محدودی دارد. با این وجود، برخی از کشورها (نیجریه، آنگولا، کنگو و گابن) می‌توانند برای گروه‌های محصول خاصی مورد علاقه باشند.
بنابراین، مناطق جغرافیایی اولویت دار برای صادرات روسیه آن دسته از کشورهای جنوب جهانی هستند که واردکنندگان خالص عمده مواد غذایی هستند و به دلیل اقتصاد توسعه یافته و یا منابع مورد علاقه خود تقاضای موثری دارند.
پس بازارها عمدتاً چین، MENA، آسیای جنوب شرقی و هند هستند. کل واردات بین منطقه ای مناطق هدف منتخب تقریباً 500 میلیارد دلار است که روسیه حدود 7 درصد از آن را تشکیل می دهد.
توسعه صادرات: تغییر سبد محصولات
سخنرانی رئیس جمهور پوتین در مجمع فدرال در 29 فوریه 2024 اهداف سال 2030 را تشریح کرد: افزایش صادرات محصولات کشاورزی به میزان 1.5 برابر (تا 55 میلیارد دلار) و تضمین رشد تولید داخلی 25 درصد نسبت به سطح سال 2021. بر اساس برآوردها، اگر میانگین سطح قیمت سالانه و ساختار فعلی سبد محصولات صادراتی بدون تغییر باقی بماند و همچنین در صورت گذار به راه‌حل‌های فن‌آوری کمتر کارآمد، ممکن است دستیابی به این اهداف دشوار باشد.فقط تغییر ساختار صادرات به نفع محصولات با ارزش بالاتر و اجرای برنامه ملی اقدامات برای کاهش هزینه‌های نهایی کشاورزی. محصولات ("از میدان به بندر مقصد") می توانند پتانسیل صادرات 65 تا 70 میلیارد دلار را ایجاد کنند. رسیدن به این رقم یک هدف بلندپروازانه اما دست یافتنی است. پتانسیل روسیه را می توان با تغییر ساختار صادرات محصولات کشاورزی و کاهش هزینه های تولید انتها به انتها باز کرد. محرک های رشد تولید شامل گسترش مناطق کشت شده، افزایش عملکرد محصول، و بهینه سازی تناوب زراعی است، در حالی که رشد صادرات از نظر پولی عمدتاً به سطح پردازش مواد خام در روسیه بستگی دارد.
گندم
اراضی قابل کشت می‌تواند در میان‌مدت بین 5 تا 6 میلیون هکتار افزایش یابد و به 85 تا 86 میلیون هکتار برسد که منجر به افزایش بیش از 5 میلیارد دلاری در صادرات معادل گندم نخواهد شد. فناوری کشاورزی و ژنتیک به طور واقع بینانه می تواند میانگین عملکرد روسیه را 20 درصد افزایش دهد - تا 3.8 متریک تن در هکتار، که منجر به رشد صادرات 25 تا 30 میلیون تن یا 6 تا 7 میلیارد دلار می شود. روسیه یک سوم از بازار جهانی گندم را تصاحب خواهد کرد، اما رشد بیشتر به دلیل توانایی های داخلی و ظرفیت بازار محدود خواهد شد. این هدف کاملاً قابل دستیابی است زیرا روسیه از مزیت کافی در قیمت تمام شده گندم برخوردار است. پس در صورت افزایش 20 درصدی عملکرد، صادرات گندم روسیه 6 تا 7 میلیارد دلار افزایش خواهد یافت.

دیگران چه می خوانند:

روغن های گیاهی
دستیابی به رشد صادرات 25 تا 30 میلیارد دلاری در میان مدت مستلزم تغییر در تناوب زراعی به نفع محصولات با حاشیه بالاتر، با در نظر گرفتن تقاضا (ظرفیت و پویایی بازار صادرات) و عرضه (قابلیت های عینی تولیدکنندگان روسی) است. صادرات روغن آفتابگردان را می توان 1.6 برابر افزایش داد و به 6 میلیون تن رسید که درآمد صادراتی روسیه را 3 میلیارد دلار افزایش می دهد. سهم روسیه از واردات به کشورهای دوست بیش از 75 درصد خواهد بود، رشد بیشتر توسط ظرفیت بازار محدود خواهد شد. هزینه آفتابگردان در روسیه رقابتی است و رشد تولید مستلزم افزایش بازده از طریق ژنتیک و اصلاح زمین و همچنین توسعه زیرساخت های استخراج نفت و لجستیک در بنادر حوضه های آزوف و دریای سیاه است.
•    بعید است صادرات روغن کلزا از 2 تا 3 میلیارد دلار (رشد 0.6 تا 0.8 میلیون تنی) تجاوز کند، زیرا ظرفیت محدود بازارهای هدف چین است، جایی که روسیه به سهم بازار 60 تا 70 درصدی خواهد رسید. اگر وضعیت ژئوپلیتیکی بهبود یابد، رشد صادرات بیشتر ممکن است که توسط اتحادیه اروپا هدایت می شود.
•    صادرات روغن سویا می تواند حدود 2 میلیون تن یا 2.5 میلیارد دلار افزایش یابد، در حالی که سهم روسیه از واردات به مناطق دوست هند و خاورمیانه و شمال آفریقا در مقابل رقابت آمریکای لاتین حدود 30 درصد خواهد بود. روسیه در حال حاضر حدود 15 تا 20 درصد از برزیل در هزینه های تولید سویا به دلیل عملکرد بالاتر در برزیل در نتیجه فناوری های پیشرفته کشاورزی و ژنتیک، از جمله محصولات تراریخته، عقب است. کاهش هزینه سویا نه تنها برای توسعه صادرات روغن و کنجاله، بلکه برای ارزان‌تر کردن خوراک برای تولید پروتئین حیوانی بسیار مهم است. توسعه بیشتر صادرات روغن آفتابگردان، کلزا و سویا 5 تا 6 میلیارد دلار به عرضه اضافه خواهد کرد. تغییر در تناوب زراعی به نفع دانه های روغنی به تضمین رشد حجم صادرات و ارزش متوسط صادرات در هر تن و همچنین رشد متوسط EBITDA در هکتار برای تولیدکنندگان کشاورزی کمک می کند. رقابت موفقیت آمیز در بازار جهانی دانه های روغنی مستلزم هزینه های بهینه تولید است که تنها از طریق معرفی محصولات تراریخته حاصل می شود.
پروتئین های حیوانی: جوجه های گوشتی
با افزایش عرضه جوجه های گوشتی می توان 2 میلیارد دلار به صادرات روسیه اضافه کرد. صادرات جوجه های گوشتی (شامل گوشت و محصولات جانبی) در مجموع حدود 0.4 میلیون تن در سال است. برای افزایش صادرات به 1 میلیون تن، تولید داخلی باید حداقل 1 تا 1.5 میلیون تن افزایش یابد. علاوه بر دستیابی به صرفه‌های مقیاس لازم، رشد تولید داخلی به جلوگیری از معضل ناخوشایند انتخاب بین مصرف داخلی و قیمت‌های خرده‌فروشی از یک سو و حفظ سهم بازار در مقاصد اصلی صادراتی از سوی دیگر کمک می‌کند. کاهش هزینه خوراک (عمدتا ذرت و سویا) از طریق استفاده از محصولات تراریخته، دسترسی نامحدود به بهترین ژنتیک و واکسن های جهان، تبدیل روسیه به تامین کننده بدون عوارض گمرکی برای مناطق هدف دوستانه، و کاهش هزینه لجستیک چندوجهی (با یا بدون حذف حق بیمه 100 تا 150 دلاری / تن تحریم در طول زمان) عوامل کلیدی در افزایش رقابت روسیه در تولید جوجه های گوشتی. همه این اقدامات باید امکان انجام تجارت صادراتی سودآور را فراهم کند و در عین حال قیمت نهایی را برای خریدار به سطح یا کمتر از رقبای اصلی (برزیل و ایالات متحده آمریکا) کاهش دهد. از طرفی صادرات پروتئین حیوانی از روسیه می تواند با کاهش هزینه های خوراک رقابتی تر شود. تولید صنعتی جوجه‌های گوشتی با استفاده از بهترین فناوری‌ها و کلان داده‌ها برای بهبود فرآیندهای تولید، استانداردسازی محصولات، ایجاد لجستیک صادرات و عملیات تجاری، صرفه‌جویی آشکاری در مقیاس ارائه می‌دهد. در این بخش، ایجاد «قهرمانان ملی» تأثیر مشهودی خواهد داشت.
در نهایت باید عنوان نمود که صادرات محصولات کشاورزی روسیه سال هاست که به طور پیوسته در حال رشد بوده است و روسیه در حال حاضر رتبه ششم را در بین بزرگترین تامین کنندگان مواد غذایی جهان از نظر حجم دارد. با این حال، تاکنون رشد حجم عمدتاً ناشی از غلات ارزان بوده است. ما تخمین می زنیم که پتانسیل رشد صادرات در سبد فعلی بخش کشاورزی 8 تا 10 میلیارد دلار با قیمت متوسط چند ساله است. ادامه رشد فعال مجتمع های کشت و صنعت عمدتاً از طریق صادرات امکان‌پذیر است، اما عدم تغییر در سبد محصولات فعلی، دسترسی محدود به فناوری‌های مدرن و اقدامات کمتر برای حمایت از سرمایه‌گذاری خصوصی منجر به رسیدن صادرات به فلات تا سال‌های 2025-2026 خواهد شد. رشد بیشتر صادرات از نظر پولی مستلزم تغییر ساختاری به سمت محصولات با ارزش بالاتر، در درجه اول پروتئین های حیوانی، خوراک های مبتنی بر سویا و محصولات بسیار فراوری و تصفیه شده است. برای فعال کردن این انتقال، چالش‌های زیر باید برطرف شوند:
1.    تضمین رشد برداشت ناخالص محصولات عمده به میزان 50 تا 60 میلیون تن با افزایش سطح زیر کشت و عملکرد 15 تا 42 درصد برای محصولات مختلف.
2.    تغییر ساختار صادرات به نفع محصولات با ارزش افزوده بالاتر به ویژه خوراک دام و پروتئین های حیوانی. این امر مستلزم تغییر در ساختار تناوب زراعی کشور به نفع محصولات خوراکی است.
3.    کاهش هزینه واحد محصولات صادراتی اولویت دار، در درجه اول پروتئین، به سطحی همتراز یا کمتر از رقبای اصلی، با بهینه سازی مداوم و مستمر هزینه واحد تولید (اقتصاد در مقیاس)، با استفاده از بهترین فناوری ها (ژنتیک، از جمله محصولات تراریخته برای خوراک و تدارکات صادراتی، واکسن ها، عوامل حفاظت از محصول، ماشین آلات و تجهیزات، بهسازی زمین، فن آوری های کشت)، توسعه زیرساخت های لجستیکی و جلوگیری از آن انحصار، حمایت مالی از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی، به حداقل رساندن موانع اداری داخلی و حفظ مزیت قیمتی برای تولیدکنندگان محصولات کشاورزی داخلی از نظر کود، انرژی و سایر نهاده ها و مواد مصرفی.
4.    بهبود محیط بهداشتی حیوانات و رسیدگی به تهدیدات آفات گیاهی، که علاوه بر اقدامات امنیت زیستی منطقه ای، مستلزم دسترسی نامحدود به بهترین واکسن ها و محصولات حفاظت از محصول است.
5.    معرفی ابزارهای نظارتی برای حفظ حاشیه صنعت در فضای مازاد ظرفیت تولید ساختاری برای بازار داخلی که نیازمند رویکردهای جدید در تنظیم و مدیریت تعامل بین وزارت کشاورزی، انجمن‌های صنعتی و شرکت‌های کشاورزی است.
6.    رفع موانع اداری برای دسترسی به بازارهای هدف تعیین شده توسط مقامات نظارتی کشورهای واردکننده (سهمیه، تعرفه، محدودیت های بهداشتی ناموجه و غیره). به نظر می رسد که این سخت ترین کار در میان وظایف فوق باشد، 
 سیاست خارجی و وضعیت تراز تجاری به جهتگیری های سیاسی هر کشور مرتبط است. کاهش هزینه نهایی تولید «از مزرعه تا بندر مقصد» محرک اصلی رشد صادرات خواهد بود. مجتمع های کشت و صنعت روسیه و رگولاتور باید ایجاد کنند و سپس بیاموزند که در محیطی با مازاد ظرفیت تولید ساختاری وجود داشته باشند.تلاش سیستماتیک و هماهنگ رگولاتور و صنعت در همه زمینه ها عامل کلیدی موفقیت خواهد بود. همه این وظایف را می توان در یک عبارت بیان کرد: افزایش جذابیت سرمایه گذاری در مجتمع کشت و صنعت. حل مشکلی که در این چارچوب صورت گرفته طبیعتاً به حل سایر مشکلات منجر می شود: افزایش بهره وری نیروی کار و کاهش هزینه های تولید، توسعه تولید و صادرات محصولات کشاورزی، افزایش دستمزدها و جذابیت صنعت به عنوان کارفرما، کاهش تورم مواد غذایی و ... مشکلات دیگری که امروزه دشوار و گاه حتی متقابل به نظر می رسند. استفاده از بهترین فناوری های کشاورزی و ژنتیک بدون همکاری بین المللی غیر ممکن است.   ایجاد یک بازیگر اصلی ژنتیک در سطح جهانی در مجتمع کشاورزی و صنعتی روسیه با استفاده از منابع خود نیازمند دهه‌ها، سرمایه‌گذاری قابل توجه و تخصص علمی است که به اندازه کافی در دسترس نیست. راه حل ممکن است خرید یک شرکت خارجی یا همکاری با تامین کنندگان کشورهای دوست در ژنتیک،   در ماشین آلات کشاورزی و غیره باشد. تجربه جهانی نشان می‌دهد که برای موفقیت در تجارت بین‌الملل، باید شرکت‌های ملی بزرگی ایجاد کرد که بتوانند حجم زیادی از محصولات را تجمیع کنند و در تولید، لجستیک و بازاریابی محصولات صرفه‌جویی کنند. تاکنون، رهبران مجتمع کشاورزی و صنعتی روسیه چندین برابر کوچکتر از رهبران جهانی غلات هستند.


 

محرک های جدید رشد در بازار صادرات کشاورزی روسیه

اخبار وبگردی:

آیا این خبر مفید بود؟